پيشگفتار:
تحقيق حاضر با عنوان “بررسي نقش رسانههاي جمعي(با تاکيد بر تلويزيون) در الگوپذيري و رفتار کودکان ” سعي دارد، تاثيرات مثبت وپيامدهاي منفي وابستگي کودکان به تلويزيون را مورد بررسي قرار دهد. در راستاي رسيدن به هدف مذکور ابتدا مباني نظري تحقيق در مورد تاريخچه پيدايش رسانههاي گروهي و به خصوص تلويزيون مطرح شده، سپس انواع کارکردهاي تلويزيون، وظايف رسانه به عنوان يک وسيله ارتباطي مورد تحليل و بررسي قرار گرفته است.در فصل دوم تحقيق مقدارزماني که کودکان در شرايط مختلف سني صرف تماشاي تلويزيون ميکنند،آغاز سن تماشاي تلويزيون، دلايل تماشاي تلويزيون توسط کودکان و انتظاراتي که کودکان و والدين آنها از تلويزيون دارند مورد بررسي قرار میگيرد. لازم به ذکر است آمار و ارقام مربوط به اين فصل از تحقيق، در مورد جامعه آمريکا و بر اساس اطلاعات کتاب ” تلويزيون در زندگي كودكان ما نوشته ويلبر شرام و ديگران، ترجمه محمود حقيقت كاشاني میباشد. اميد است با عنايتي که مسئولين تعليم وتربيت ايران اسلامي به الگو گيري کودکان اين مرز و بوم از رسانههاي گروهي و به ويژه رسانههاي تصويري دارند، زمينه انجام اين چنين پژوهشهاي گسترده اي در سيستم آموزش و پرورش کشور مانيز فراهم گردد که اين مهم حمايت همه جانبه مسئولين امر را میطلبد.
فصل سوم با عنوان جهان جديد تلويزون مسايلي از جمله سن شروع تماشاي تلويزيون و شرايط زماني و انواع موضوعاتي كه مورد توجه كودكان با توجه به شرايط سني و جنسي و همچنين تواناييهاي ذهني آنها است مورد بررسي قرار گرفته است.
فصل چهارم مربوط به نحوه و ميزان يادگيري كودكان از اين رسانه و عوامل تاثير گذار بر اين مساله است.
در فصل پنجم تحقيق، تاثيرات روحي، رواني و جسمي تلويزيون بر كودكان مورد تحليل و بررسي قرار گرفته و در نهايت در فصل ششم به رسانه جديد ” اينترنت “و رابطه آن با مسئله يادگيري و الگو پذيري کودکان و انواع خطراتي كه اين رسانه براي كودكان دارد اشاره شده است.
مقدمه:
كودكان ما امروزه در خانه اي پا به دنيا میگذارند كه تلويزيون در آن به طور ميانگين هفت تا هشت ساعت در روز روشن است. حالا ديگر بيش از آنكه از مادربزرگها داستان و از پدربزرگها خاطره بشنويم اين تلويزيون است كه داستانهاي مربوط به انسانها، زندگي و ارزشهاي آن را براي ما بيان میكند.
تلويزيون، امروزه به عنوان عمومي ترين و پرمخاطب ترين رسانه جمعي، سهم عمده اي در آموزش و تأثيرگذاري مستقيم و غير مستقيم بر فرهنگ و روح و روان جمعي دارد.
تاثير پذيري اكثريت خاموش جامعه از تلويزيون و برنامههاي ماهواره اي تلويزيوني بسياري از اوقات كشورهاي جهان سوم را با بحران فرهنگي روبرو كرده است.
تلويزيون هر روز بر ما تسلط بيشتري میيابد و ما بايستي نگران آثار مخرب برنامههاي تلويزيوني براي كودكان و خانوادههاي خود باشيم. اين حق ماست و میبايستي عكس العمل نشان دهيم. اگر چه تلويزيون في نفسه مطرود نيست اما برنامههاي تلويزيوني در مجموع زيانبار بوده اند. در غرب به نوعي و در شرق به شكلي ديگر خطر برنامههاي مخرب و منحط تلويزيوني احساس ميشود.
ما بدبختانه فرزندانمان را با تلويزيون تربيت میكنيم وقتي میخواهيم آنان را ساكت كنيم براي آنان تلويزيون روشن میكنيم و يا آنان را به تماشاي برناههايي كه خودمان هم نمي دانيم چه هستند دعوت میكنيم. خودمان هم متاسفانه عادت كرده ايم به آنچه پخش میشود فقط خيره شويم و نگاه كنيم. بشر با توليد نيازمند به شناخت دنياي اطراف خود است و انتقال فرهنگ و روحيه مدني میتواند به صورتي سالم و سازنده انجام گيرد اما به نظر میرسد تلويزيون يك مانع اصلي بر سر راه رسيدن به دنياي بهتر است پس ما بايستي از آثار سوء اين جعبه جادويي آگاه شويم و در ارتباط با تلويزيون مسؤوليت خود را بپذيريم.
«تلويزيوني كه میتواند داراي اثرات كاملاً مخرب باشد میتواند به صورت ابزار مفيدي نيز در خدمت تعليم و تربيت درآيد تلويزيون میتواند چنين باشد ولي خيلي غير محتمل است كه چنين بشود.»
ساخت برنامههاي با ارزش وقت بيشتر و تخصص بالاتري لازم دارد اما افرادي كه بتوانند براي مدت زمان پخش برنامههاي بد بسازند زياد هستند و اين مسأله را حل میكند.
نمي توان كودكان را براي زماني كه در مقابل صفحه تلويزيون صرف میكنند سرزنش كرد و اينكه آنها تقصيري ندارند كه از طريق تلويزيون اطلاعات دگرگون شده را دريافت میدارند.
جان كندري میگويد: قرار نيست كه تلويزيون از بين برود از سويي خيلي كم احتمال دارد كه تلويزيون فضاي مناسبي را براي اجتماعي كردن كودكان ايجاد كند.»
در گذشته كودكان ناظر فعاليت بزرگترها بودند و آنچه را خانواده طي يك نسل به آنان آموخته بود الگويي براي نسل آينده میشد اما اكنون بايد دريابيم كه كودكان از محيط اطراف خود چه چيزهايي را فرا میگيرند؟ عواملي كه محيط اطراف آنان را میسازد چه نام دارد؟ و تلويزيون به عنوان يكي از اين عوامل چه میكند و چه بايد بكند؟
در كتاب تلويزيون خطري براي دموكراسي زير عنوان « چرا بچهها تلويزيون تماشا میكنند؟» آمده است كه : انگيزه كودكان از نشستن در پاي تلويزيون با خواست بزرگترها فرق دارد. بزرگترها به اقرار خودشان براي سرگرمي به تماشاي تلويزيون میپردازند ولي كودكان ضمن اينكه طالب سرگرمي هستند غالباً براي فهميدن دنياي اطراف به تلويزيون مینگرند. بزرگترها معمولاً اهميت كمتري براي تلويزيون قايل هستند و به آن با يك ساده باوري آگاهانه نگاه میكنند». تبليغات تلويزيوني روي شخصيت كودكان، باورهاي كودكان و اعمال كودكان به شدت مؤثر میافتد. معمولاً كودكان از دو سالگي تماشاي فيلمهاي كارتوني را شروع و تقريباً در ۶ سالگي به تماشاي تلويزيون عادت میكنند. يعني قبل از اينكه به مدرسه بروند با تلويزيون دوست میشوند.
به نظر میرسد ورود تلويزيون به عنوان معلم به اعتبار معلم و معلمي پايان بخشيده است يا داراي اين چنين قدرتي است زيرا امروزه دانش آموزان در حالي قدم به مدرسه میگذارند كه به شدت از تكنيك تلويزيون و اثرات رواني آن متأثر شده اند و در حالي كه مكانيسم تصويري و بصري تلويزيون ريشه در اعماق آنان دوانده است با سيستم كتاب و حروف چاپي وارد يك نزاع دروني و رواني میشوند اين درگيري قربانيان زيادي را میطلبد. كودكان و دانش آموزان كه نمي توانند و يا نمي خواهند از طريق قرائت آموزش ببينند و يا اصولاً توانايي خواندن را ندارند نوآموزاني كه قادر به درك تسلسل منطقي حتي يك پاراگراف نيستند و نمي توانند افكار خود را برروي چند جمله مكتوب متمركز كنند ديگر قادر نيستند بيش از چند دقيقه به بيان شفاهي معلم ويا يك سخنراني توجه كنند و ارتباط منطقي جملات و مطالب را به خاطر بسپارند و يا حتي فراگيرند.»
كودكان بر خلاف بزرگسالان كه با ديگر رسانهها ارتباط دارند بيشتر با تلويزيون در ارتباط هستند. به عقيده پژوهشگران علت علاقه كودكان به تلويزيون اين است كه به آنان امكان میدهد تا در ماجراهاي پشت پرده زندگي كودكانه خود رسوخ كنند و دنيا و مردم را بهتر بشناسند. وقتي كودكان ما به دنيا میآيند بايد كار دشواري را انجام دهند و آن انطباق پذيري به شكل صحيح روشن میشود و برآنان است كه كودكان را براي وظايف آينده آماده كنند اما وقتي ديگر كسي به كودكان كمك نمي كند كه دنيا را بشناسد آنان دست به دامان تلويزيون میشوند. در حال حاضر پدران و مادران وقت اينكه دنياي وسيع اطراف را به كودك بياموزند از دست داده اند و از سويي تلويزيوني براي كودكان دست يافتني ترين دريچه به دنياي افراد بالغ است. پس تلويزيون به كودك يك تصوير يا خيال دگرگونه ارائه ميدهد زيرا در تلويزيون بيننده بيشتر از آنچه میبيند تأثير میپذيرد و اين نگراني در مورد كودكان كه بزرگ میشوند وجود دارد.
ارتباط جمعی-تاريخچه رسانههاي جمعی
ارتباط ميان افراد كه سبب انتقال مفاهيم، افكار و اطلاعات از فردي به فرد ديگرميشود، شرط اصلي پيدايي و ادامه زندگي جمعي است؛ زيرا زندگي جمعي انسانها بدون وجود ارزشها، هنجارها، اهداف و حتي تعارضاتي كه از طريق ارتباط به وجود ميآيد، معنا و مفهومي ندارد. بعلاوه پيدايي و پابرجايي ارزشهاي گروهي (اجتماعي)، هنجارها،محتواي فرهنگي و همچنين روندهاي يادگيري اجتماعي و در عين حال تضادهاي اجتماعي،فقط از طريق ارتباط به وجود ميآيد. افراد بايد براي زندگي جمعي از اهداف، مقاصد، آگاهيهاو همچنين از تفكرو برداشت ديگران مطلع گردند تا به ارائه واكنشي در برابر آنان قادر گردند.
با وجود آنكه كلام متداول ترين راه برقراري ارتباط ميان افراد، به اشكال مختلف انجام میگيرد. بايد در نظر داشت كه ارتباط غير كلامي نيز سهم عمدهاي در برقراري ارتباط ميان افراد دارند. ساخت جوامع امروزي، نوع جديدي از ارتباط را مطرح ساخته است كه در دورانهاي قبل، هرگز امكان پذير نبود. امروزه، فرد نه فقط قادر به برقراري ارتباط در گروههاي كوچك است، بلكه در ارتباط جمعي با ديگر همنوعان خود نيز قرار دارد.
در يك دوران طولاني، شكل حاكم ارتباط ميان انسانها، ارتباط كلامي بود! فرهنگ، دانش و تمام دستآوردها و تجربيات اجتماعي و تاريخي جامعه، از طريق كلام و گفتار، قابل انتقال بود. هر چند كه با پيدايي خط و كتابت، بسياري از وقايع مهم جامعه و به صورت مكتوب تا امروز هم باقي مانده است، اما اكثرنسخهها در معرض نابودي و فساد قرار داشت و در عين حال، براي عموم قابل دسترس نبود. با رواج صنعت چاپ، امكان پيدايي نسخههاي يكسان و مشابه كه اشتباهات نسخه برداري در آنها ديده نميشد، به وجود آمد. اما باز هم براي مدتي طولاني، امكان استفاده از كتاب و همچنين امكان برقراري ارتباط از طريق نوشته و چاپ و فقط در اختيار نخبگان و يا افراد باسواد يك جامعه باقي ماند كه در كل، درصد ناچيزي از افراد جامعه را تشكيل ميدادند. بعلاوه، هنوز اين نوع ارتباط به افراد محدود بود و جمع و توده را در بر نميگرفت.
از اوايل قرن نوزدهم و همزمان با اوج مرحله صنعتي شدن جوامع غربي،نوع جديدي از ارتباط به وجود آمد كه با تمام اشكال برقراري ارتباط در دورانهاي گذشته متفاوت بود. از اين نوع ارتباط به عنوان ارتباط جمعي نام ميبرند. در اثرپيدايي شرايط سرمايهداري، ضرورت چاپ روزنامههايي كه به دست توده» بريد، پيش آمد. زيرا تنها در شرايط سرمايه داري پيشرفته كه امكان توليد انبوه»به وجود ميآيد، ضرورت برقراري ارتباط جمعي با«توده نيز مطرح ميشود. گذشته از رابطهاي كه ميان توليد و مصرف كالا وجود دارد، تنها شرايط پيشرفته صنعتي- سرمايهداري، مفروضات لازم براي ايجاد رسانههاي جمعي را به دنبال ميآورد. به دنبال گسترش مطبوعات، انسان با گسترش راديو در اوايل قرن بيستم و تلويزيون پس از نيمه اول قرن روبه رو شد. فرانتس دروگه در كتاب خود به نام معرفت بدون آگاهي به خوبي رابطه ميان جامعه سرمايه داري و رسانهها را مشخص ميكند. تنها در مرحلهاي از رشد جامعه كه امكانات تكنولوژيك پيشرفته به وجود آمده و جامعه از لحاظ مالي نيز آن چنان پيشرفت كرده كه امكان سرمايهگذاريهاي بزرگ براي واحدهاي رسانههاي جمعي به وجود آمده است، همچنين در اثر ظهور متخصص در هر زمينه و با تقسيم كار شديد ميان آنها و شرايط اقتصادي سيستم سرمايهداري، امكان پيدايي رسانههاي جمعي به وجود ميآيد. اما در عين حال، بايد به شرايط اجتماعي سياسي خاصي كه در جوامع سرمايهداري حاكم است نيز توجه كرد. در اين جوامع، افكار عمومي مورد توجه قرار ميگيرد و دموكراسي و حاكميت مشروع (از نوع وبري) مطرح ميشود. اما گذشته از آن، امكان داشتن اوقات فراغت، يعني اوقاتي كه افراد هيچ نوع فعاليتي كه مستلزم گرفتن دستمزد باشد، انجام نميدهند و خود در مورد چگونگي گذران آن تصميم ميگيرند، در ارتباط نزديك با رسانههاي جمعي قرار دارد.
فهرست مطالب دانلود رایگان پروژه بررسی نقش رسانههای جمعی (با تاکيد بر تلويزيون) در الگو پذيری و رفتار کودکان :
پيشگفتار
مقدمه
فصل اول مباني نظري تحقيق
بيان مساله واهميت موضوع تحقيق
اهداف تحقيق
فرضيات تحقيق
روش تحقيق
فصل دوم رسانه چيست و چه تواناييهايي دارد؟
ارتباط جمعي- تاريخچه رسانههاي جمعي
كاركرد رسانههاي جمعي
وظيفه رسانه چيست؟
قدرت تأثير رسانههاي جمعي
فصل سوم جهان جديد تلويزيون
يك كودك چه وقت استفاده از تلويزيون را شروع ميكند؟
كودك چه مقدار وقت صرف تلويزيون ميكند؟
چه كساني بيننده پروپا قرص هستند؟
توضيحي درباره ساير رسانهها
استفاده كودكان از رسانهها در سنين مختلف
كودكان چه چيزهايي را ميبينند؟
برخي معيارهاي پيش بيني سليقه كودكان در مورد تلويزيون
كودكان درباره تلويزيون چگونه فكر ميكنند؟
وجهه تلويزيون
آيا تلويزيون در نظر کودکان شگفت انگيز است؟
بچهها دوست دارند شاهد چه تغييراتي در تلويزيون باشند ؟
والدين دوست دارند شاهد چه تغييراتي باشند ؟
چرا کودک از تلويزيون استفاده ميکند؟
عملکرد تلويزيون
چرا ما داراي رسانههاي جمعي هستيم ؟
نيازهاي ويژه کودکان که تلويزيون آنها را برآورده ميکند ، کدامند ؟
محتواي خيال
محتواي واقعيت
تلويزيون به عنوان خيال
آيا تلويزيون مانعي بر سرا راه مسائل زندگي است؟
تلويزيون به عنوان واقعيت
دو جهان
اهميت خيال
فصل چهارم يادگيري از تلويزيون
چگونگي يادگيري از تلويزيون
موارد يادگيري اتفاقي
ميزان هوش و رفتار كودك در ارتباط با برنامههاي تلويزيون
چه آموزشي را بايد انتظار داشته باشيم؟
تلويزيون در مدرسه
چگونگي اكتساب در كودكان
مقايسه
فصل پنجم تاثيرات جسمي و رواني تلويزيون بر كودكان
الگوي تأثير- رسانه
تلويزيون به كودكان چه ميدهد؟
الگوي تأثير- كودك
الگوي تأثير- تعامل
ديگر ويژگيهاي تعامل
اثرات فيزيكي تلويزيون بر كودكان
آيا تلويزيون بر بينايي كودكان اثر بدي دارد؟
آيا تلويزيون كودكان را خواب آلود و خسته به مدرسه ميفرستد؟
اثرات عاطفي تلويزيون بركودكان
اثرات شناختي تلويزيون بر كودكان
آيا تلويزيون حاوي تصوير غير دقيقي از زندگي بزرگسالان است؟
آيا تلويزيون موجب بزرگسالي زود رس ميشود ؟
اثرات رفتاري
آيا تلويزيون كودكان را منفعل ميكند؟
آيا خشونت ارائه شده در تلويزيون، آموزش خشونت ميدهد؟
نتيجه گيري
پيامدهاي منفي تلويزيون
فصل ششم اينترنت رسانه جديد قرن بيستم
اينترنت چيست؟
فوايد اينترنت براي كودكان
خطرات اينترنت
سودجويان از اينترنت براي به دام انداختن كودكان استفاده میكنند
مطالب نامناسب و غير مجاز در اينترنت
ارتكاب جرايم بمبها، مواد مخدر، دزدي و شخصيتهاي غير واقعي
تهاجم به حريم خصوصي
چگونگي اجتناب و كاهش خطراتي كه كودكان در ايترنت با آن مواجهند
نتيجه گيري و آزمون فرضيات
منابع مآخذ
نوع فایل : ورد (doc)
حجم فایل : ۲۱۶ کیلوبایت (zip)
تعداد صفحات : ۱۶۵ صفحه
قیمت : 500 تومان
مبلغ واقعی 4,000 تومان 50% تخفیف مبلغ قابل پرداخت 2,000 تومان
برچسب های مهم